آیا درگیری مخاطبان در گرفتن لایک، کامنت و کلیک خلاصه میشود؟ هر کسبوکاری میتواند انبوهی از ایمیلها را به تعداد زیادی از افراد ارسال کند و کلیکهای زیادی نیز بر روی محتواهای ایمیلی خود بدست آورد. اما آیا تنها چیزی که نیاز دارد انبوهی از کلیکهاست؟
در حالی که بدست آوردن کلیک، لایک و کامنت در بازاریابی دیچیتال بسیار مهم است و گاهی از آن به عنوان عامل موفقیت یک کمپین یاد میشود اما باید توجه داشت که موفقیت در تبلیغات و کمپینهای دیجیتال چیزی فراتر از تعداد و حجم لایکها و کلیکها است. یک تبلیغ یا کمپین دیجیتال جلوتر از هرچیزی نیاز به دو اقدام مهم دارد: تعیین KPIهای هوشمندانه و برنامهریزی مخاطب محور. در واقع میتوان گفت که این دو عامل تعیین کننده کیفیتِ کلیکها و لایکهای یک کمپین یا تبلیغ دیجیتال هستند. در ادامه به بررسی دقیقتر این عوامل میپردازیم.
تعیینKPI های هوشمندانه
فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ فقط درصورتی موثر خواهند بود که از اهداف اصلی یک کسبوکار مانند افزایش سهم بازار یا افزایش آگاهی از برند آن حمایت کنند. آژانسهای دیجیتال مارکتینگ باید از نزدیک با کسبوکارها در ارتباط باشند و نتایج و تاثیرهای یک کمپین را به طور دقیق و کامل اندازهگیری کنند. افزایش درگیری مخاطبان با محتواها در شبکههای اجتماعی برای آگاهی بخشی و جذب مخاطب بسیار مهم و تاثیرگذار است، اما این درگیری ذهنیت مخاطبان از برند و جایی که آنها پول خود را خرج میکنند را اندازه نمیگیرد. پس نیاز به تعیین و اندازهگیری شاخصها و KPIهایی است که فراتر از تعداد کلیک یا لایک، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از اهداف تبلیغات و کمپینهای دیجیتال حمایت میکنند.
برنامهریزی مخاطب محور
برنامهریزی مخاطب محور از یک سوال مهم در ذهن ما نشات میگیرد: ما میخواهیم به چه مخاطبانی نزدیک شویم و نهایتا محتواها و کانالهای ارتباطی ما با آن مخاطبان چه چیزهایی هستند؟ ما به عنوان یک کسبوکار باید آن دسته از اینفلوئنسرها و کانالهای ارتباطیای را انتخاب کنیم که برای مخاطبان و مشتریانمان معتبر هستند و میتوانند آگاهی آنها از برند ما را بالا ببرند، ذهنشان را تغییر دهند و آنها را به سمت استفاده از محصولات و خدمات ما سوق دهند. تعدادِ بالای دنبالکنندگان ممکن است نشانهای از تأثیرگذاریِ یک اینفلوئنسر یا یک کانال در شبکههای اجتماعی باشد ولی تضمینکننده این تاثیرگذاری نیست. یافتن کانالهای ارتباطی پرمخاطب بسیار آسان است اما پیدا کردن افراد و کانالهایی که مخاطبانِ نسبتا کمتری دارند اما در عوض تاثیرگذاری روی آنها را تضمین میکنند، کار سادهای نیست. با تعریف اینکه میخواهیم به چه مخاطبانی دسترسی داشته باشیم، میتوان بهترین اینفلوئنسرها و کانالهای دسترسی به مخاطبان را پیدا کرد و سطح تاثیرگذاری آنها بر روی مخاطبان را سنجید. برای مثال فرض کنید که تبلیغات زیادی در پرمخاطبترین صفحات اینستاگرام انجام دادهاید و تعداد زیادی لایک و کامنت نیز دریافت کردهاید. اما چند درصد از این افراد مخاطبان و مشتریان بالقوه شما هستند؟
در نهایت ذکر این نکته نیز ضروری است که اخیرا کاربران غیر واقعی در شبکههای اجتماعی و اندازهگیریهای سطحی از میزان درگیری مخاطبان بسیار رواج پیدا کرده است. اما یک شرکت تبلیغاتی حرفه ای میداند که با تعیین KPIهای هوشمندانه و اندازهگیری آنها و همچنین برنامهریزی مخاطب محور میتواند تا حدود زیادی این مشکل را برطرف کند و شما را در رسیدن به اهداف اصلیتان در کمپینها و تبلیغات دیجیتال یاری کند.