در این مطلب میخواهیم مروری کلی بر دلایل شکست استارتاپها داشته و در ادامه نظر برخی از متخصصان این حوزه را درباره این شکست زود هنگام بیان کنیم. اما قبل از آن باید بدانیم تعریف دقیق استارتاپ چیست، چرا که ممکن است در نظر برخی از ما، استارتاپ با کارآفرینی اشتباه گرفته شود.
مرکز کسبوکارهای کوچک آمریکا، استارتاپ را کسبوکاری که عموما حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد معرفی میکند و تفاوت آن را با کارآفرینی در رشد و مقیاس پذیری آن در نظر میگیرد. مثلا یک کارگاه خیاطی تازه تاسیس را نمیتوان استارتاپ نامید چرا که ایده جدید و خاصی ندارد و تنها قادر است به تعداد محدودی از مشتریان خدمات ارائه دهد، همچنین با توجه به وجود رقیبان قدرتمند امکان رشد نیز برای این کارآفرینی بسیار محدود است.
مهمترین دلیل شکست استارتاپها در نظرسنجیهای انجام شده عدم نیاز مشتری به محصول یا خدمت ارائه شده است. گاهی اوقات ممکن است شما نیاز بازار را درست تشخیص ندهید و محصول شما دقیقا مطابق نیاز بازار نباشد یا کیفیت بیشتر محصول رقبای شما، کارتان را تحت تاثیر قرار دهد، در این مواقع شما نیاز دارید که در محصول یا استراتژیهایتان تغییرات جدیدی به وجود آورید تا از شکست احتمالی استارتاپ خود جلوگیری کنید.
به طور مختصر وظیفه مدل کسبوکار، پاسخ به این سوال است که شرکت شما بر پایه کدام استراتژی خدمات خود را ارائه میدهد و درآمدزایی میکند، مشتریان شما چه کسانی هستند و وظایف پرسنل برای رسیدن به اهداف کسبوکار چیست. شاید در نگاه اول به نظر برسد که به دلیل نوپا بودن کسبوکار، نیازی به استفاده از مدل کسبوکار نیست اما باید بدانید نبود استراتژی مشخص میتواند خیلی زود استارتاپ شما را با شکست مواجه کند، بنابراین نوشتن یک مدل کسبوکار مناسب برای استارتاپ شما از اساسیترین فعالیتها برای ادامه حیات آن است.
داشتن استارتاپی که اعضای آن دوستان صمیمی با یکدیگر هستند، ایدهی خوبی است اما زمانی شرایط تیمی مورد رضایت خواهد بود که اعضای تیم، مهارتهای مکمل و مختلفی دارند، فرایندهای کاری به سرعت انجام میشود و مجبور نیستید کارهای زیادی از شرکت را برون سپاری کنید. مهمتر از همه وجود مدیری لایق است که در ابتدای فرآیند تشکیل تیم، بتواند اعضای تیم را در انجام ماموریتها و اهداف خود به خوبی هدایت کند.
حفظ بقاء و سودآوری سازمان ها با انجام صحیح فرآیند بازاریابی و فروش رابطه مستقیم دارد. برخی از متخصصان در مورد اهمیت بازاریابی میگویند که بازاریابی به اندازه طراحی و تولید محصول یا خدمت اهمیت دارد. بنابراین اگر بهترین محصولی که ممکن است را تولید کرده ولی برای آن بازاریابی درستی انجام ندادهاید و دیگران از وجود محصول شما با خبر نیستند، عملا همهی تلاشهای شما بیهوده است و هیچ کس محصول شما را نخواهد خرید. بنابراین بهتر است که در زمینه بازاریابی دقت بیشتری را بخرج دهید، در این راه میتوانید از آژانسهای بازاریابی که تجربه بالایی در زمینه بازاریابی دارند بهره ببرید. شرکت تبلیغاتی سیسرو میتواند با استفاده از تیم متخصص بازاریابی خود به استارتاپها در بخش بازاریابی و برندینگ کمک فراوانی کند.
نکات اشاره شده مهمترین دلایل شکست استارتاپها به شمار میروند اما نکات دیگری شامل: تمام شدن منابع مالی، شکست خوردن به وسیله رقبا، قیمت گذاری و مشکلات آن، محصول ضعیف، بیتوجهی به مشتری، عرضه محصول در زمان نامناسب و عدم هماهنگی بین اعضای تیم در صورت عدم کنترل مناسب می توانند موجب شکست استارتاپها شوند.
حال که با دلایل شکست استارتاپها آشنا شدیم، در ادامه نظرات برخی از موفقترین سرمایهگذاران و موسسان استارتاپهای بزرگ را درباره دلایل شکست بررسی میکنیم.
پاول گراهام سرمایهگذار بیش از ۱۰۰۰ استارتاپ خارجی از جمله Dropbox و Airbnb در مورد دلایل عمده شکست استارتاپها میگوید: “دلایل زیادی میتواند موجب شکسست استارتاپها شود اما تنها دستهای از آنها (دلایل ذکر شده در بالا) را میتوان کنترل کرد. اینها لیستی از مواردی است که باعث میشود استارتاپ ها نتوانند محصولی را که مشتریان میخواهند ارائه دهند.”
مدیرعامل یکی از مراکز شتابدهندهی تکنولوژی آلمان دلیل شکست استارتاپ ها را اینگونه بیان میکند: “متمرکز نبودن روی یک مشکل یا نیاز خاص، زمانبندی ضعیف (خیلی زود، خیلی دیر) و عدم وجود مدل کسبوکار مناسب از جمله مهمترین دلایلی است که میتواند یک استارتاپ با ایده خوب را خیلی زود با شکست مواجه کند.”
اریک متیوز مدیر شرکت Start Co یکی از اصلیترین دلایل شکست را تولید محصولی که هیچ کس آن را نمیخرد، میداند. از نظر او، این عامل حدود ۵۰ درصد از شکستهای استارتاپی را منجر میشود.